آواتار محمدرضا فلاحتی توسط: تاریخ انتشار: 9 بهمن 1403 0 دیدگاه

نه همه چیز در زندگی از غیرمتمرکزسازی بهره می‌برد. بازارهای P2P؟ قطعاً. ارسال پول؟ مطمئناً. اپلیکیشن‌های دوستیابی؟ شاید نه. اما خود زیرساخت‌های ابری، که اساس اینترنت مدرن را تشکیل می‌دهد، چطور؟

از یک طرف، به همه چیزهای جالبی فکر کنید که وب ۳ به این مدل کسب و کار از نظر شفافیت، مشوق‌های توکن و دسترسی جهانی اضافه می‌کند. از طرف دیگر، به تمام ویژگی‌های مهمی که ذاتاً به ارزش این سرویس وابسته است، مانند سرعت، تأخیر کم و دسترسی فکر کنید. آیا غیرمتمرکزسازی آن خطر از بین بردن ویژگی‌های اساسی شبکه‌های ابری را به همراه ندارد؟

پاسخ به این سوال تا حدی جنبه‌های فناوری دارد. اما همچنین یک جنبه اجتماعی دارد که مستلزم ترکیب فناوری که وب ۳ را فعال می‌کند با ایده‌های انسانی است که تعیین می‌کند غیرمتمرکزسازی چه اهدافی را دنبال می‌کند.

تقابل ایده‌نگاری و عمل‌گرایی

تکامل فناوری همیشه نیازمند تعامل بین ایده‌نگاری و عمل‌گرایی بوده است. چه در حرکت نرم‌افزار متن باز و چه در ظهور اینترنت، پیشرفت با اتحادی از پیشگامانی که در رویای تغییر سیستماتیک بودند و عمل‌گرایانی که به دنبال راه‌هایی برای پیاده‌سازی این تغییرات بودند، تحقق یافته است.

در دنیای وب ۳، همین قوانین برقرار است و هیچ‌کجا این دوگانگی واضح‌تر از عرصه‌های در حال رشد فناوری غیرمتمرکز نیست، به‌ویژه وقتی که به دو D بزرگ می‌رسیم: DeFi و DePIN، یا شبکه‌های زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز. این بخش‌ها ترکیبی از ایده‌پردازان را تشکیل می‌دهند که ابتدا غیرمتمرکزسازی را مورد توجه قرار می‌دهند و کسانی که به دنبال مشوق‌های شفاف و بازده‌های واقعی هستند.

این تصاویری از وب ۳ را به ذهن می‌آورد که به عنوان یک موجود دو سر افسانه‌ای شناخته شده است. اما با کمی انعطاف از هر دو طرف، می‌توان همگان را راضی نگه داشت: پاکان غیرمتمرکزسازی و کسانی که فقط می‌خواهند با ایجاد اختلال در سیستم‌های سنتی، کسب درآمد کنند. و وقتی به ابر می‌رسیم، یک بازار ۶۰۰ میلیارد دلاری برای رقابت وجود دارد و دلیلی قانع‌کننده برای بازآفرینی آن بر روی مسیرهای وب ۳ وجود دارد.

تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند که بیت‌کوین به ۹۱ هزار و ۷۵ هزار دلار اصلاح خواهد شد، آیا این پیش‌بینی به واقعیت خواهد پیوست؟

دلایل برای یک ابر غیرمتمرکز

با افزایش حجم داده‌ها در سراسر جهان، وابستگی ما به فروشندگان مرکزی ابری برای ذخیره‌سازی و قدرت محاسباتی یک نقطه ضعف آشکار می‌شود. یک حمله باج‌افزاری یا قطعی می‌تواند بازارهای کامل را در یک شب از بین ببرد. با توزیع بارهای کاری در میان نودهای مستقل، زیرساخت‌های غیرمتمرکز امنیت داده‌ها را به عنوان یک ویژگی اصلی تأمین می‌کنند در حالی که نیاز به حاکمیت داده‌ها را برآورده می‌سازند، جایی که کاربران خواهان کنترل و حریم خصوصی بیشتری بر اطلاعات خود هستند.

ایده اصلی DePIN ساده اما قدرتمند است: شبکه‌ای از مشارکت‌کنندگان مستقل ذخیره‌سازی و قدرت محاسباتی را ارائه می‌دهد، که زیرساخت توزیع‌شده و مقاومی برای ذخیره داده‌ها ایجاد می‌کند. این مدل نه تنها با ریشه‌های ایدئولوژیک بلاکچین که غیرمتمرکزسازی را به عنوان یک شکل توانمندسازی می‌داند، همخوانی دارد، بلکه به چالش‌های واقعی مانند ریسک‌های امنیتی سیستم‌های مرکزی و نقاط شکست واحد می‌پردازد.

شبکه‌های زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز به عنوان سازه‌ای برای تحقق این ابر غیرمتمرکز به کار می‌روند. DePINها می‌توانند هر چیزی را تامین کنند.

از پوشش بی‌سیم غیرمتمرکز گرفته تا ذخیره‌سازی مبتنی بر جامعه، این‌ها پل‌هایی هستند که دنیای قدیم دکل‌های مخابراتی و مراکز داده را با دنیای جدید مشوق‌های مبتنی بر بلاک‌چین و توکن‌سازی ارتباط می‌دهند.

این شبکه‌ها تنها نظری نیستند: هر روز بیش از ۱۳ میلیون دستگاه به DePIN ها متصل می‌شوند در یک بخش وب3 که بیش از ۳۵۰ میلیون دلار جمع‌آوری کرده و اکنون ارزش کل بازار آن حدود ۵۰ میلیارد دلار است. صنعت پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۸ به ۳.۵ تریلیون دلار برسد. فرقی ندارد که افراد در خانه‌های خود ایستگاه‌های سلولی کوچک را میزبانی کنند یا ظرفیت سرورهای بلااستفاده را به اشتراک بگذارند، DePIN ها نشان می‌دهند که افراد روزمره می‌توانند به سهام‌داران زیرساخت دیجیتال جهان تبدیل شوند.

کاهش ارزش بایننس کوین با وجود عبور از اتریوم در شاخص کلیدی

چگونه DePIN متفاوت است

شبکه‌های زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز یک پیشرفت قابل توجه در نحوه تعامل سیستم‌های غیرمتمرکز با دنیای فیزیکی را نمایندگی می‌کنند. به طور مهمی، آن‌ها بیشتر از منافع ایدئولوژیک صرف مانند مقاومت در برابر سانسور، مشوق‌های ملموسی برای تمام شرکت‌کنندگان فراهم می‌کنند.

اپراتورهای شبکه می‌توانند از طریق میزبانی نودها، استیک کردن دارایی‌ها یا مشارکت در اکوسیستم، درآمد کسب کنند. این رویکرد مشوق‌ها را بین ایده‌پردازان و درآمدزایی‌ها همسو می‌کند و یک سیستم همزیستی ایجاد می‌کند که به پذیرش گسترده کمک می‌کند.

در حالی که DePIN ها زیرساخت را فراهم می‌کنند، نوآوری‌های DeFi هستند که موتور اقتصادی را به کار می‌اندازند. در چند سال گذشته، DeFi نشان داده است که چگونه مشوق‌های مالی می‌توانند مشارکت در سیستم‌های غیرمتمرکز را تسریع کنند. نوآوری‌هایی مانند استیکینگ، مرتبط‌سازی بازده و تأمین نقدینگی، شرکت‌کنندگان فعالی را از شرکت‌کنندگان غیرفعال ایجاد کرده‌اند.

برای مثال استیکینگ را در نظر بگیرید. اپراتورهای نود در یک شبکه ابری غیرمتمرکز می‌توانند توکن‌ها را استیک کنند تا تراکنش‌ها را تأیید کرده یا ظرفیت ذخیره‌سازی ارائه دهند و به این ترتیب پاداش دریافت کنند. به طور مشابه، کاربران می‌توانند روی مشارکت‌های خود در شبکه بازده کسب کنند، که یک چرخه مثبت از درگیری و پاداش ایجاد می‌کند. مفاهیم پیشرفته‌تر DeFi، مانند rehypothecation که در آن خود بازده‌ها می‌توانند دوباره استفاده یا سرمایه‌گذاری شوند، تنها پتانسیل رشد مالی را در این سیستم‌ها افزایش می‌دهند.

دو گروه، یک هدف

پیوند دادن رویای رؤیاپردازان و درآمدزایی‌های حوزه کریپتو کلید کارایی DePIN است. مانند دو رشته DNA که به هم می‌پیوندند تا یک هلیکس واحد را تشکیل دهند، این حرکات می‌توانند ایدئولوژی را با عمل‌گرایی ترکیب کنند. بجای اینکه غیرمتمرکزسازی را به عنوان یک مطلق اخلاقی ببینند یا به کلی آن را در پی بازده‌های کوتاه‌مدت نادیده بگیرند، صنعت در حال کشف این است که هر دو می‌توانند با هم coexist کنند.

هشدار پلیس منطقه نیاگارا در مورد کلاهبرداری‌های مربوط به دستگاه‌های خودپرداز رمزارز

ایجاد سیستم‌های وب۳ که قادر به رقابت با غول‌های سنتی باشند به معامله‌هایی along the way نیاز دارد و نیازمند این است که مطلق‌گرایان در هر طرف طیف از خود گذشتگی کنند. غیرمتمرکزسازی مهم است. اما کاربرد واقعی نیز مهم است. و DePIN، که بین دنیای قدیم و جدید ایستاده است، این موضع را تجسم می‌بخشد، زیرا از سرورهای ابری، API ها، RPC ها و مجموعه‌ای از دیگر اجزا، برخی متمرکز، برخی غیرمتمرکز و برخی ترکیبی تشکیل شده است.

آنچه مهم است این است که وقتی ترکیب می‌شوند، برای همه کار می‌کنند: پاک‌سازان غیرمتمرکز و کارآفرینان؛ سرگرم‌کنندگان انفرادی و صنایع بزرگ. موفقیت DePIN کمتر بر اساس آنچه در داخل آن است، بلکه بر اساس آنچه می‌تواند به دست آورد، اندازه‌گیری خواهد شد. آیا می‌تواند ارزان‌تر، مطمئن‌تر و کارآمدتر از سیستم‌های سنتی باشد؟

با استفاده از قوت‌های هر دو گروه—خلاقان وب۳ و کارآفرینان—رویای اینترنت غیرمتمرکز به نزدیکی بیشتری می‌رسد. ایده‌ها سوخت را فراهم می‌کنند؛ مشوق‌های مالی جرقه را فراهم می‌آورند. و زمانی که این نیروهای قوی با هم ترکیب می‌شوند، به عنوان یک کاتالیزور برای نوآوری عمل می‌کنند که به وضوح در حال تغییر شکل دیجیتال ما است.

کی وایزینک یکی از بنیان‌گذاران Impossible Cloud و شبکه Impossible Cloud است. او یک کارآفرین باتجربه با دکتری در حقوق و سابقه‌ای موفق در ایجاد کسب‌وکارهای موفق می‌باشد. کی نیاز به راهکارهای سطح سازمانی در فضای وب ۳ را تشخیص داد و شبکه ابر ناممکن (ICN) را تأسیس کرد، یک پلتفرم ابری غیرمتمرکز با هدف ایجاد یک جایگزین غیرمتمرکز برای AWS. قبل از ICN، کی استودیوهای گودگیم را تأسیس کرد، یک شرکت بازی آنلاین که بیش از ۱۰۰۰ کارمند داشت و بیش از یک میلیارد یورو درآمد تولید کرد و در سال ۲۰۱۸ از طریق یک ادغام معکوس به بازار سهام نازداک عرضه عمومی شد.

دیدگاهتان را بنویسید