آواتار محمدرضا فلاحتی توسط: تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۳ 0 دیدگاه

ترامپ در حال ساختن آینده کریپتویی آمریکا است — اما چرا به نظر می‌رسد WLFI بزرگ‌ترین برنده است؟ آیا ذخیره استراتژیک کریپتو صرفاً برای کشور است یا فقط به نفع پرتفوی خودش؟

پیوندهای عمیق مالی ورلد لیبرتی فایننشیال به دارایی‌های ذخیره

برای ماه‌ها، شایعاتی درباره یک ذخیره استراتژیک کریپتو در ایالات متحده در واشنگتن پخش شده بود، اما حالا، رئیس‌جمهور دونالد ترامپ این امر را رسمیت بخشیده است. در تاریخ ۲ مارس، او از گروه کاری رئیس‌جمهور در مورد دارایی‌های دیجیتال خواست تا یک ذخیره شامل رمز ارزهای کلیدی را تأسیس کند.

در ابتدا، ورود ریپل (XRPسولانا (SOL) و کاردانو (ADA) هیجان را در میان حامیان ایجاد کرد، اما عدم وجود بیت‌کوین (BTC) به وضوح تعجب‌برانگیز بود.

تنها یک ساعت بعد، ترامپ توضیح داد که BTC و اتریوم (ETH) “در قلب این ذخیره” خواهند بود، که برخی نگرانی‌ها را برطرف کرد – اما نه همه را.

اکنون توجه به مسئله‌ای کاملاً متفاوت معطوف شده است: پیچیدگی‌های مالی مربوط به ورلد لیبرتی فایننشیال (WLFI)، یک پلتفرم دیفای وابسته به خانواده ترامپ.

تا ۵ مارس، ورلد لیبرتی فایننشیال (WLFI) دارای نزدیک به ۹۲ میلیون دلار دارایی‌های کریپتویی است. اتریوم ۶ میلیون دلار (۶.۵%) را تشکیل می‌دهد، در حالی که اتریوم استیک شده لی دو (stETH) ۱۱ میلیون دلار (۱۲%) و بیت‌کوین بسته‌بندی شده (wBTC) ۵ میلیون دلار (۵.۴%) دارد.

Is Trump’s crypto strategic reserve just a front to pump WLFI and his own bags? - 1
دارایی‌های کریپتویی WLFI تا ۵ مارس | منبع: آرکهام اینتلیجنس

در حالی که نه stETH و نه wBTC به‌طور رسمی بخشی از ذخیره استراتژیک ایالات متحده نیستند، حرکات قیمتی آنها به‌طور نزدیکی با اتریوم و بیت‌کوین مرتبط است. این بدان معناست که به‌طور عملی، WLFI حدود ۲۲ میلیون دلار — تقریباً ۲۳.۹٪ از مجموع دارایی‌های خود — به دارایی‌هایی وابسته دارد که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با ذخیره جدید مرتبط هستند.

در اوج خود، اتریوم بزرگ‌ترین سهم از پرتفوی WLFI را داشت و به ۲۶۶ میلیون دلار (۶۴.۴%) رسید، در حالی که بیت‌کوین بسته‌بندی شده ۶۷ میلیون دلار (۱۶.۲٪) را به خود اختصاص داده بود.

آیا ذخیره استراتژیک کریپتویی ترامپ تنها یک پوشش برای پمپاژ WLFI و دارایی‌های متعلق به خودش است؟ - ۲
دارایی‌های قله کریپتویی WLFI | منبع: DropsTab

این همپوشانی یک سوال اساسی را مطرح می‌کند: آیا این ابتکار واقعی یک قدم به سوی تأمین آینده دیجیتالی آمریکا است، یا یک اقدام پنهانی برای پمپاژ WLFI و دارایی‌های مرتبط با ترامپ؟ بیایید بررسی کنیم.

سهام کریپتویی خانواده ترامپ

زمانی که رئیس‌جمهور ترامپ ذخیره را اعلام کرد، اینترنت منفجر شد — نه در جشن، بلکه در گمانه‌زنی. اتهامات مبتنی بر پول‌سازی از ریاست‌جمهوری برای ترامپ چیز جدیدی نیست، اما این‌بار، نگرانی‌های عمیق‌تری وجود دارد.

منتقدان استدلال می‌کنند که این ذخیره یک اقدام حساب‌شده برای افزایش ارزش دارایی‌های مرتبط با ترامپ و خانواده‌اش است. اعداد به نظر می‌رسد این نظریه را تأیید می‌کنند — ترامپ و وابستگانش ۶۰٪ سهام در WLFI دارند. اگر تقاضا برای ETH و سایر دارایی‌ها افزایش یابد، ارزش دارایی‌های WLFI نیز افزایش می‌یابد و برای آنها سود مالی ایجاد می‌کند.

سازمان ترامپ اصرار دارد که هیچ‌گونه تضاد منافعی وجود ندارد. آنها می‌گویند رئیس‌جمهور از معاملات تجاری کناره‌گیری کرده است، درست همان‌طور که در دوره اول خود انجام داد.

فرزندان ترامپ اکنون امور را مدیریت می‌کنند و یک وکیل مستقل اخلاقیات نظارت می‌کند.

شرکت و یک شرکت خارجی سرمایه‌گذاری‌های او را مدیریت می‌کند، بر اساس گزارشی از رویترز.

نهادهای نظارتی بیان می‌کنند که این اقدام‌ها تنها ظاهری هستند و به موارد مشابهی اشاره می‌کنند که در سال‌های 2017 تا 2021 تأثیر کمی بر جداسازی امپراتوری تجاری او از قدرت سیاسی‌اش داشت.

به آتش افزودن، سرمایه‌گذاری‌های شخصی ترامپ در حوزه کریپتو به‌صورت روزافزونی افزایش یافته است. تنها چند روز قبل از مراسم سوگند او، میم کوین رسمی ترامپ (TRUMP) راه‌اندازی شد و به سرعت به ارزش بازار 15 میلیارد دلار ظرف 48 ساعت رسید.

ملانیا ترامپ نیز عقب نماند و توکن خود را به نام Official Melania Meme (MELANIA) معرفی کرد که به سرعت میلیاردها دلار نقدینگی را جذب کرد.

گروه‌های نظارتی نگرانی‌هایی را مطرح کرده‌اند و اشاره کرده‌اند که شرکت‌های وابسته به ترامپ 80٪ از مجموع عرضه در زمان راه‌اندازی را در اختیار داشتند، به این معنی که اکثریت سودها مستقیماً به افرادی که به او نزدیک بودند، رسید.

چینالیسیس سامانه‌ای نوین برای شناسایی و ضبط ارزهای دیجیتال غیرمجاز راه‌اندازی کرد

پیتر شیف، منتقد دیرینه‌ی کریپتو و ترامپ، به‌صراحت پرسید که چرا دستکاری ترامپ در XRP، SOL و ADA با غنی‌سازی خانواده‌های مقام‌های دولتی از طریق منافع مالی چه تفاوتی دارد.

در همین حال، استراتژیست سیاسی ریک ویلسون، ذخیره استراتژیک را بزرگ‌ترین کلاهبرداری مالی تمام دوران توصیف کرد و پیش‌بینی یک سقوط حتمی را انجام داد.

انتقاد BTC ماکسی‌ها از تصمیم ترامپ

برای رئیس‌جمهوری که خود را “طرفدار کریپتو” معرفی کرده بود، ترامپ احتمالاً انتظار حمایت گسترده‌ای از صنعت برای ذخیره جدیدش را داشت. اما در عوض، با انتقادات مواجه است – نه از منتقدان ضدکریپتو، بلکه از برخی از متحدان سابقش که روزی از بازگشت او به کاخ سفید حمایت کرده بودند.

در میان منتقدان، دوقلوهای وینکلووس، تایلر و کامرون، که هر کدام یک میلیون دلار به کمپین انتخاباتی ترامپ اهدا کرده بودند، از جمله پرصداترین انتقادکنندگان هستند. در حالی که آنها از ایده ذخیره کریپتویی ایالات متحده حمایت می‌کردند، از گنجاندن دارایی‌هایی مانند XRP، Solana و Cardano غافلگیر شدند.

تایلر وینکلووس نوشت: “من هیچ مشکلی با XRP، SOL یا ADA ندارم، اما فکر نمی‌کنم که آنها برای یک ذخیره استراتژیک مناسب باشند. تنها یک دارایی دیجیتال در حال حاضر وجود دارد که معیارها را برآورده می‌کند و آن دارایی دیجیتال بیت کوین است.”

او اذعان داشت که صرافی او، جمینی، بسیاری از این دارایی‌ها را در لیست قرار داده است، اما در مورد ذخایر ملی خط قرمزی قائل شد. “یک دارایی باید پول سخت باشد، یک ذخیره ارزش تایید شده مانند طلا.”

برادر دوقلوی او، کامرون وینکلوس، احساسات او را تکرار کرد و بیان داشت که بیت‌کوین تنها دارایی شایسته‌ای است که باید در ذخیره ملی قرار گیرد.

او اعتراف کرد که “شاید اتریوم” اشاره به نقش آن به عنوان “نفت دیجیتال” در کنار “طلای دیجیتال” بیت‌کوین دارد. ممکن است سایر دارایی‌ها در آینده به این سطح برسند، اما این یک معیار بسیار بالا است.

او اضافه کرد که تنها استثنا این خواهد بود که اگر دولت آنها را از طریق مصادره یا باطل کردن خریداری کند، نه از طریق خریدهای مستقیم به عنوان بخشی از استراتژی ذخیره.

این انتقادات در آنجا متوقف نشد. تاجر veteran پتر براندت – حامی سرسخت ترامپ – در واکنش خود بسیار صریح بود و گفت: “این که ترامپ پیشنهاد می‌دهد ETH و XRP باید بخشی از یک ذخیره باشند، به شدت اعتبار او را در نظر من تخریب کرده است.”

راهنمای سریع برای انطباق درگاه پرداخت کریپتو با CryptoProcessing

او این موضوع را به عنوان مساله‌ای از صلاحیت وضع کرد و رئیس‌جمهور را متهم کرد که تفاوت بین دارایی‌های سفته‌باز و ذخایر پولی واقعی را درک نمی‌کند.

دیگران در صنعت نیز ناامیدی‌های مشابهی داشتند. جف پارک، رئیس استراتژی‌های الفا در بیت‌وایز، که یکی از بزرگترین صندوق‌های شاخص کریپتو در جهان را مدیریت می‌کند، به صراحت صحبت کرد.

“گوش کنید، من نماینده یک شرکت برتر کریپتو هستم و به شما می‌گویم که بیت‌کوین باید تنها ذخیره استراتژیک باشد.

میتوانید به تأسیس یک Reserve استراتژیک برای رمزارزها امیدوار باشید؟ نظر برخی از کارشناسان در این باره چیست؟

در همین حال، پادکستر و حامی بیت کوین، پیتر مک‌کُرماک نظر سخت‌تری را ابراز کرد و به انتخاب دارایی‌های ترامپ اشاره کرد: “نگه‌داشتن یک سبد از میم کوین‌ها که در مقابل بیت کوین افت خواهند کرد، هیچ سود استراتژیکی نخواهد داشت.”

نظرات کارشناسان: حرکت استراتژیک یا بازی قدرت؟

آیا Reserve استراتژیک رمزارز واقعاً ایالات متحده را در صدر دارایی‌های دیجیتال قرار می‌دهد یا تلاشی حساب شده برای افزایش دارایی‌های مربوط به ترامپ است؟ برای بررسی این سوال، آتو تی کریپتو با کارشناسان صنعت تماس گرفت تا تأثیرات آن را تحلیل کنند.

تأثیر اجتناب‌ناپذیر بر WLFI و سایر دارایی‌های مرتبط با ترامپ

وقتی یک دولت شروع به انباشت دارایی‌های رمزارز به عنوان بخشی از یک ذخیره ملی می‌کند، دارندگان خصوصی آن دارایی‌ها، از جمله WLFI — جایی که ترامپ و وابستگانش سهم کنترلی دارند — به طور طبیعی منتفع می‌شوند.

الکساندر گوسف، مدیر عامل Tectum، این موضوع را بیشتر به عنوان یک واکنش بازار مورد انتظار می‌بیند تا یک توطئه.

“هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که وقتی یک اداره در حال حاضر بر روی بیت کوین و اتریوم شرط می‌بندد، هر کسی که آن دارایی‌ها را نگه‌داری کند — از جمله نهادهای خصوصی مثل WLFI — منتفع خواهد شد. این همان شیوه کارکرد بازارهاست. سوال واقعی این نیست که آیا افراد داخلی سود می‌برند (که واضح است)، بلکه این است که چگونه این موضوع مشارکت نهادها و تأثیرات نظارتی را در درازمدت بازطراحی می‌کند.”

آرتور تانگ، شریک و عضو هیئت مدیره در IOST، دیدگاهی انتقادی‌تر ارائه می‌دهد و استدلال می‌کند که ساختار این Reserve به سرمایه‌گذاری‌های شخصی ترامپ مزیت غیرقابل انکاری می‌دهد.

“بله، این اساساً یک مکانیزم تأمین مالی شده توسط مالیات‌دهندگان ایجاد می‌کند که مستقیماً به دارایی‌های مرتبط با رمزارز ترامپ سود می‌رساند. این نگرانی‌های جدی درباره تضاد منافع را به وجود می‌آورد. اما بازارهای رمزارز شفافیت رادیکالی دارند — هر معامله‌ای در زنجیره قابل مشاهده است. در حالی‌که این امر مانع از دستکاری نمی‌شود، اما شفاف‌تر کردن آن را آسان‌تر می‌کند.”

اسلاوا دمچوک، مدیر عامل و یکی از بنیان‌گذاران AMLBot، هشدار می‌دهد که اگر قصد “پمپ” WLFI یا سایر دارایی‌های مرتبط با ترامپ تأیید شود، ممکن است منجر به بررسی‌های قانونی در سطوح بالاتر گردد.

“این رویداد، با ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور، توییت درباره ایجاد Reserve رمزارز و اشاره به دارایی‌های خاص رمزارز مرتبط با کسب‌وکارهای وابسته به ترامپ، می‌تواند درهای ریسک‌های قانونی جدی را باز کند. اگر قصد ‘پمپ’ WLFI یا دارایی‌های شخصی تأیید شود، ممکن است تحقیقات SEC یا CFTC برای دستکاری بازار یا نظارت‌های DOJ برای فساد آغاز شود.”

از نقطه نظر قانونی، دمچوک می‌بیند که این یک خط رقیق بین استراتژی ملی و احتمال تقلب است.

“Reserve استراتژیک رمزارز ذاتاً قانونی نیست، اما خطر این وجود دارد که اگر برای به نفع خود بهره‌برداری شده باشد، به تقلب یا فساد تبدیل شود.”

نگرانی‌های دستکاری بازار

یکی از نگران‌کننده‌ترین نشانه‌ها، درست پیش از اعلام ذخیره استراتژیک ترامپ به وقوع پیوسته است. یک تاجر با استفاده از اهرم 50 برابری، 200 میلیون دلار روی BTC و ETH شرط بسته است، حرکتی که حالا به نظر می‌رسد به طرز مشکوکی به‌موقع بوده است.

قیمت اتریوم سه الگوی پرریسک را تشکیل می‌دهد که خطر سقوط ۲۰ درصدی را به همراه دارد.

گوسف می‌گوید که این معامله غیرمنتظره نیست، با توجه به اینکه بازارهای مالی همواره تحت تأثیر افرادی قرار داشته‌اند که به تصمیمات سیاسی پیش‌دستی دسترسی دارند.

“زمانی که تأثیرگذارترین دولت روی کره زمین شروع به کسب ارزهای دیجیتال کند، دیگر فقط با نهنگ‌ها و مؤسسات سر و کار نداریم – نهادهای حاکمیتی نیز به معادله اضافه می‌شوند. این یک شمشیر دو لبه است. از یک سو، این امر فضای رمزارز را مشروعیت می‌بخشد و راه را برای پذیرش گسترده‌تر هموار می‌کند. اما از طرف دیگر، خطر دستکاری بازار به نفع افراد داخل را افزایش می‌دهد.”

نیکو دمچوک، رئیس قانونی AMLBot، هشدار می‌دهد که اگر معاملات داخلی در کار باشد، عواقب قانونی می‌تواند دنبال شود.

“اگر انتخاب دارایی‌های ذخیره یا زمان‌بندی به افرادی از داخل عرضه شود – مانند وابستگان ترامپ یا سهامداران WLFI – آن‌ها می‌توانند معاملات را به‌گونه‌ای ترتیب دهند که قبل از افشای عمومی سود کنند. این امر باعث ایجاد یک بازار دو سطحی می‌شود که در آن افراد داخلی سود می‌برند در حالی که سرمایه‌گذاران خرد با نوسانات بعد از پمپ مواجه می‌شوند. طبق قانون ایالات متحده، افرادی که از اطلاعات غیرعمومی و مادّی سود می‌برند ممکن است با مسئولیت مدنی یا جزائی مواجه شوند.”

تانگ هر دو جنبه را می‌بیند و بر برتری ناعادلانه تأکید می‌کند و در عین حال توانایی ارزهای دیجیتال برای افشای آن را نیز برجسته می‌کند.

“بله، این واقعاً عدم تقارن اطلاعات و خطرات معاملات داخلی را ایجاد می‌کند. بازارهای ارز دیجیتال هنوز هم فاقد تعریف و مقررات مناسب درباره معاملات داخلی هستند و این موضوع آن‌ها را در برابر سوءاستفاده افراد مرتبط با سیاست آسیب‌پذیر می‌سازد. با این حال، شفافیت رادیکالی که بلاک‌چین ارائه می‌دهد این معاملات مشکوک را برای همه آشکار می‌کند. اگر این در بازارهای سنتی اتفاق می‌افتاد، احتمالاً هرگز از آن باخبر نمی‌شدیم.”

خود مختاری رگولاتوری یا یک دست نامتعادل؟

انتصاب دیوید ساکس و پل آتکینز، که هر دو از حامیان شناخته شده ارزهای دیجیتال هستند، برای رهبری سیاست دارایی‌های دیجیتال نگرانی‌هایی را ایجاد کرده است که ممکن است رگولاسیون تحت تأثیر افراد داخلی به جای سیاست‌گذاران بی‌طرف قرار بگیرد.

حامیان ترامپ استدلال می‌کنند که این هیچ تفاوتی با چگونگی انتصاب مقامات مرتبط با صنعت توسط دولت‌های قبلی ندارد. اما دیگران آن را به عنوان نشانه‌ای می‌بینند که رگولاسیون ارز دیجیتال به نفع کسانی خواهد بود که ارتباطات سیاسی دارند.

داریا مورگن، رئیس تحقیقات در چنجلی، بر این باور است که این تعصب اج避‌ناپذیر است، صرف‌نظر از اینکه چه کسی در راس قرار دارد.

“به‌طور کلی، انتصاب ساکس و آتکینز برای بازار ارز دیجیتال مثبت بوده است. اگرچه آن‌ها «تعصب» دارند، اما رئیس سابق SEC، گری گنسلر، نیز به‌شدت ضد ارزهای دیجیتال بود.”

گوسف دیدگاهی مشابه دارد و می‌گوید که سیاست مالی همواره تحت تأثیر افرادی با منافع شخصی قرار داشته است.

“بیایید صادق باشیم – استقلال رگولاتوری یک افسانه است. هر سیاست مالی بزرگی در تاریخ تحت تأثیر کسانی با منافع بوده است. ساکس و آتکینز حامیان ارزهای دیجیتال هستند و نفوذ آن‌ها اطمینان حاصل می‌کند که صنعت تحت فشار رگولاسیون‌های دشمن قرار نمی‌گیرد. اما این به این معنا نیست که میدان بازی کاملاً عادلانه خواهد بود.”

با این حال، تانگ هشدار می‌دهد که ضبط رگولاتوری یک نگرانی واقعی حتی در دنیای ارزهای دیجیتال است.

“انتخاب حامیان مطرح ارزهای دیجیتال مانند ساکس و آتکینز نمونه‌ای کلاسیک از ضبط رگولاتوری است.”

لحظه‌ای تعیین‌کننده برای کریپتو؟

فراتر از جنجال‌های فوری، تأثیر بلندمدت ذخایر کریپتویی ترامپ هنوز در حال شکل‌گیری است. تانگ هشدار می‌دهد که دخالت‌های دولتی اغلب به مداخله انتخابی در بازار منجر می‌شود.

“زمانی که دولت‌ها دارایی‌ها را جمع‌آوری می‌کنند، توانایی تأثیرگذاری بر کشف قیمت، نقدینگی و ارزیابی بلندمدت را پیدا می‌کنند. این می‌تواند ثبات بیشتری به همراه داشته باشد یا می‌تواند به مداخله انتخابی منجر شود که به نفع برخی از بازیکنان باشد.”

دمچوک اشاره می‌کند که سهم مستقیم ترامپ در WLFI ممکن است چالش‌های قانونی و اخلاقی را در آینده ایجاد کند.

“قانون اخلاق در دولت و مقررات فدرال استفاده از مقام عمومی برای کسب سود خصوصی را ممنوع می‌کنند. ترامپ حدود 60% از WLFI را در اختیار دارد، که دارایی‌های مذکور در اظهارات عمومی‌اش را نگه می‌دارد. این می‌تواند منجر به تضاد منافع شود اگر ذخیره به طور نامتناسبی به نفع دارایی‌های خود او باشد.”

گوسف این وضعیت را نقطه عطفی می‌داند.

“اگر دولت ایالات متحده BTC، ETH و حتی سولانا را در اختیار داشته باشد، دیگر موضوع این نیست که آیا کریپتو باقی می‌ماند یا نه — بلکه موضوع چگونه عمیقاً به استراتژی مالی و ژئوپولیتیکی ادغام خواهد شد.”

بین اتهامات سو استفاده شخصی، واکنش‌های شدید از سوی طرفداران بیت‌کوین و افزایش شک و تردید حتی در بین حامیان خود، این طرح به نظر می‌رسد که بیشتر سؤالات را ایجاد کند تا اطمینان.

اینکه آیا این یک اقدام visionary است یا فقط یک روش دیگر برای تغییر بازی به نفع خود، ترامپ بار دیگر خود را در مرکز بحث‌های انفجاری در دنیای کریپتو قرار داده است.

دیدگاهتان را بنویسید