در تاریخ 3 ژانویه 2025، بیت کوین (BTC) شانزدهمین سالگرد خود را جشن گرفت. بیت کوین، به عنوان اولین رمزارز جهان، مسیری طولانی را طی کرده است و الهامبخش صنعتی از رمزارزهای رقیب، صرافیها، کیفپولهای دیجیتال و برنامههای معاملاتی شدهاست که همه اینها منجر به یک سال شگفتانگیز در دنیای کریپتو در سال 2024 شدند.
علاقه سرمایهگذاران خرد و نهادی بهطور چشمگیری در این رشد نقش داشته است، اما ظهور انواع جدیدی از رمزارزها مانند میم کوینها و همچنین کلاهبرداریهایی موسوم به “راگ پول” که در آن توسعهدهندگان پروژههای نوپای کریپتویی را تعطیل میکنند و سرمایهگذاران زیان دیده را با دستان خالی رها میکنند، سرمایهگذاران خرد را نسبت به ورود به این بازار مردد کرده است.
راهاندازی میم کوین HAWK در اوایل دسامبر 2024، که با یک شخصیت محبوب شبکههای اجتماعی به نام هایلی ولچ مرتبط بود، تنها یکی از مثالهای فاجعهبار است. ارزش این میم کوین که در ابتدا توانسته بود به سرمایهبازاری معادل 490 میلیون دلار برسد، تنها چند ساعت پس از راهاندازی در تاریخ 4 دسامبر حدود 90% افت کرد. گروهی از سرمایهگذاران نیز شکایتی علیه خالقان این میم کوین تشکیل دادهاند و آنها را، از جمله، به انجام تبلیغات گمراهکننده متهم کردهاند. گزارشهای رسانههای اصلی درباره این موضوع تنها باعث افزایش احساس نگرانی و شک نسبت به بازار شده است و از ورود سرمایهگذاران جدید جلوگیری میکند.
بهای کمتجربگی
مشکل اصلی از کمبود تجربه قابل توجه بنیانگذاران کریپتو در فضای وب3 ناشی میشود. درحالیکه بسیاری از این بنیانگذاران دارای تواناییهای فنی در توسعه بلاکچین هستند، اما از دانش تجاری و مهارتهای بازاریابی لازم برای راهاندازی یک پروژه کریپتویی موفق و پذیرش آن در دنیای واقعی برخوردار نیستند. این شامل تحقیق درست برای شناخت نیازهای مشتری و موارد استفاده، مذاکرات تجاری، ایجاد هویت برند، بازاریابی، تبلیغات و پشتیبانی روابط عمومی است.
این مهارتهای مکمل، بخش مهمی از ایجاد و پایداری یک پروژه موفق کسبوکاری هستند. نبود این مهارتها منجر به رشد میم کوینهایی شده که ممکن است مبالغ هنگفتی جذب کنند، گاهی با حمایت یک چهره شناختهشده، اما در نهایت به وعدههای خود عمل نکنند. تمرکز نکردن روی ایجاد یک بنیان محکم تجاری باعث شده بسیاری از این پروژهها محکوم به شکست باشند.
از نوآوری به سمت رشد و توسعه
برای رفع این مشکل، باید به خارج از صنعت نگاه کنیم و تمرکز خود را از نوآوری به سمت رشد و پذیرش هدایت کنیم. مراکز رشد غیرکریپتویی معمولاً حرفهایهای با تجربه از صنایع مختلف مانند خدمات نرمافزار (SaaS)، توسعه کسبوکار، بازاریابی و برندینگ را استخدام میکنند.
این دانش جمعی میتواند برای ارزیابی و بررسی پروژههای کریپتویی از لحاظ امکانسنجی مالی آنها به کار رود. این زاویه نگاه بیرونی، که افراد با پیشینههای متنوع بدون تاثیر گرفتن از هیجانهایی که اغلب پیرامون عرضه محصولات جدید در فضای کریپتو وجود دارند، طرحها را بررسی میکنند، میتواند به وعدههای دروغین بنیانگذارانی که تنها بهدنبال سود سریع با هزینه سرمایهگذاران هستند پایان دهد. درعوض، این مراکز میتوانند رمزارزهایی را شناسایی کنند که قابلیت واقعی برای موفقیت دارند.
بخش کریپتوکارنسی با تلفیق ابتکار و تجربه بازاریابی، دوباره در مسیر احیا قرار گرفته است. این رویکرد میتواند اعتماد و امنیت را به بخشی بازگرداند که به دلیل بیتجربگی و عملکرد ضعیف دچار آسیب شده بود.
استراتژی اهمیت همه چیز را دارد
موضوع اصلی این است که موفقیت در هر کسبوکاری تنها به ابتکار و خلاقیت وابسته نیست، بلکه نیازمند برنامهریزی استراتژیک و اجرای موثر نیز میباشد. این به معنای طراحی نقشهای استراتژیک است که شامل تحلیل موقعیت بازار، برآوردهای رشد، و الگوهایی برای ایجاد ارزش بلندمدت با در نظر گرفتن مدیریت ریسک است، به ویژه زمانی که نیاز به کاهش احتمال رویدادهایی مانند کلاهبرداری در پروژههای کریپتویی داریم.
ادغام تخصصهای غیر-کریپتویی از طریق مراکز شتابدهنده میتواند روشی موثر برای ایجاد اکوسیستمی پایدارتر و قابل اعتمادتر در حوزه کریپتوکارنسی باشد. این ادغام، خلاقیت دنیای ارزهای دیجیتال را با اصول عملی و اثباتشدهی کسبوکار ترکیب میکند. تنها در این صورت است که صنعت میتواند از عصر گرایشهای هیجانی و گذرا عبور کرده و به سمت تولید محصولات با کاربرد واقعی در دنیای واقعی حرکت کند و وعدهی تکنولوژیهای غیرمتمرکز را حقیقی کند.
