هفته گذشته، افتخار این را داشتم که نماینده هوش مصنوعی غیرمتمرکز در کاپیتول هیل با همکاری چمبر دیجیتال باشم. اخیراً اخبار با خوشبینی زیادی در مورد اولین دولت طرفدار کریپتو پر شده بودند که قرار است مسئولیت اداره کشور را به عهده بگیرد. تجربه من در واشنگتن دی.سی این امید را بیشتر کرد.
پیامدهای عظیمی برای کریپتو و به طور کلی بخش فناوری وجود دارد. با حضور یک دولت حامی کریپتو در کاخ سفید و کنگرهای با ذهن باز، این امید به وجود آمده که ایالات متحده بتواند به “پایتخت جهانی هوش مصنوعی و کریپتو” تبدیل شود، همانطور که رئیسجمهور ترامپ در مجمع جهانی اقتصاد در داوس متعهده شد.
چند ماه آینده فرصتی طلایی برای صنایع کریپتو و هوش مصنوعی فراهم میکند. کریپتو میتواند به راحتی به یکی از سه صنعت بزرگ تبدیل شود و هوش مصنوعی غیرمتمرکز میتواند نقش اصلی در این تغییر ایفا کند، همچنین برنامهها و عوامل هوش مصنوعی میتوانند فرصتهای اقتصادی چندین تریلیارد دلاری در آمریکا ایجاد کنند.
یکی از جالبترین دستاوردهای این سفر فهم این موضوع بود که بسیاری از اعضای کنگره به ورودی صنعت برای تعریف مفاهیم کلیدی در کریپتو و وب3 بهعنوان نقطه شروع برای تنظیم قوانین این حوزه علاقهمند هستند.
شفافسازی قانونگذاری، مقصد نهایی
در طول زمان حضورم در کاپیتول، تحولات هیجانانگیزی در حوزه هوش مصنوعی غیرمتمرکز، بهویژه زیرساختهای غیرمتمرکز هوش مصنوعی و عوامل هوش مصنوعی، مطرح شد. توکنهای هوش مصنوعی، با مجموع ارزش بازار بیش از 48 میلیارد دلار، ستونهای یک آینده باز، دسترسپذیر و متناسب با اینترنت مبتنی بر هوش مصنوعی برای دهه آینده هستند.
افزایش سرمایهگذاری در هوش مصنوعی، از جمله طرح زیرساخت 500 میلیارد دلاری پیشنهادی رئیسجمهور ترامپ، حاکی از اهمیت بالا و نقطه عطفی برای این صنعت است.
هنوز ایالات متحده در موقعیتی قرار دارد که یا باید به چارچوبهای موجود که فقط شامل شبکههای لایه 1 و لایه 2 میشوند پایبند باشد و پتانسیل توکنهای کاربردی هوش مصنوعی را محدود کند، یا این که این موارد و داراییهای جدید را به شیوهای مطابق با قوانین بپذیرد.
در حال حاضر، بحث در مورد احکام اجرایی بسیار بالاست. اما باید در نظر داشت که فرآیند قانونگذاری زمان میبرد. یکی از نکات مهم بحثبرانگیز در طول حضورم در واشنگتن دی.سی، لایحه “نوآوری مالی و فناوری برای قرن بیستویکم” (FIT21) بود که هدف آن ارائه یک چارچوب مشخص بازار برای ارزیابی اینکه آیا یک توکن اوراق بهادار است یا کالاست، میباشد.
در اصل، این لایحه با طرح سوالات کلیدی سروکار دارد: اوراق بهادار چیست؟ کالا چیست؟ چه چیزی نه کالا است و نه اوراق بهادار؟ سادهترین روش برای دستهبندی توکنها باید بر اساس فعالیتهای آنها باشد.
برای مثال، توکن لایه 1 که برای تسهیل فعالیتهای شبکه طراحی شده است باید بهعنوان یک توکن کاربردی دستهبندی شود. بهعنوان لایحه FIT21 در مسیر قانونگذاری حرکت میکند، فرصتی محدود وجود دارد تا مطمئن شویم که نواحی جدید توکنهای کاربردی – مانند هوش مصنوعی غیرمتمرکز و توکنهای DePIN – نیز در نظر گرفته شوند و بهعنوان توکنهای کاربردی تعریف شوند.
فراتر از کالاها و اوراق بهادار
…
منتظر اجرای قانون FIT21 هستیم و بهزودی میتوان شاهد شفافیت بیشتری بود. برخی امیدوارند که قوانین این لایحه بتوانند حداکثر تا پایان سال عملی شوند. زمانی که قانونگذاران و عموم مردم به فناوری هوش مصنوعی فکر میکنند، معمولاً به غولهای این حوزه مانند OpenAI، مایکروسافت، گوگل و شرکتهای بزرگ دیگر که هوش مصنوعی متمرکز ایجاد میکنند، میپردازند.
هوش مصنوعی غیرمتمرکز میتواند منابعی ارائه دهد که ساختارهای معمولی هوش مصنوعی قادر به انجام آن نیستند. در حال حاضر منابع در دست غولهای فناوری بسیار متمرکز هستند و دسترسی سایر افراد و استارتاپها به این منابع دشوار است. این موضوع تهدید بالقوهای برای آیندهی Fair AI افراد و تیمهای کوچک محسوب میشود. شرکتهایی مثل OpenAI و مایکروسافت سرمایهگذاریهای عظیمی روی سرورها، مراکز داده و زیرساختهای شبکه برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی انجام دادهاند. این هزینههای بالا باعث میشود که افراد یا تیمهای کوچک قادر نباشند بدون مشکلات مالی بزرگ، سیستمهای هوش مصنوعی بسازند.
زیرساخت غیرمتمرکز هوش مصنوعی دسترسی به منابع موردنیاز برای ساخت فناوریهای آیندهمحور را مقرونبهصرفه میکند؛ منابعی از جمله داده، توان محاسباتی، مدلهای منبعباز و حتی سرمایه. با تشویق کاربران به مشارکت در به اشتراک گذاشتن منابع از طریق شبکههای غیرمتمرکز، میتوانیم دسترسی را برای همه آسانتر و عادلانهتر کنیم.
هر کسی در دنیا که فضای خالی GPU یا پهنای باند اضافی دارد، میتواند در شبکههای هوش مصنوعی همکاری کند و از این طریق درآمد ایجاد کند. این ساختار هزینهها را برای تیمهای کوچکتر پایین میآورد و درعوض، برای شرکتکنندگان نیز پاداش ایجاد میکند، به نوعی تعریف جدیدی برای ساخت و توزیع هوش مصنوعی ارائه میدهد.
برگشت به استاندارد طلایی نوآوری؟
آینده از همین حالا آغاز شده است. بهزودی میلیونها توسعهدهنده پروژههای مختلفی را راهاندازی خواهند کرد. آنها عاملهای هوش مصنوعی و اپلیکیشنهای هوش مصنوعی میسازند، از مدل منبعباز استفاده میکنند، آن را با دادههای غیرمتمرکز آموزش میدهند، یک توکن راهاندازی میکنند تا نقدینگی جمعآوری کنند و از طریق استفاده یا کارمزدها، درآمد کسب میکنند.
برای مثال، پروژه DeepSeek اکنون شهرت زیادی کسب کرده است. گزارش شده که با هزینهای تنها ۱۰ میلیون دلار و با کمتر از ۲۰۰ نفر کارمند و سختافزار کمینه، مدلی قویتر از ChatGPT یا Claude ارائه داده است. این نشاندهنده قدرت و ظرفیت مدلهای غیرمتمرکز و مقرونبهصرفهتر است که میتوانند بازار را تغییر دهند.
کارآفرینان Fair AI میتوانند جامعه ما را تغییر دهند، مشاغل زیادی را ایجاد کنند و بهطور جمعی عصر طلایی جدیدی را برای کارآفرینی آغاز کنند.
در واشنگتن نیز میتوان احساس خوشبینی درباره این صنعت را دید. بسیاری از قانونگذاران مشتاق یادگیری در زمینه فناوریهای هوش مصنوعی و کریپتو هستند. چندین قانونگذار جدید نیز دانش و تجربه تخصصی در فناوری دارند که پیش از این در این منطقه به ندرت دیده شده بود. این لحظه برای آموزش و سرمایهگذاری در دولت فدرال بینظیر است.
اگر ایالات متحده میخواهد همچنان در صدر نوآوریهای هوش مصنوعی باشد و استعدادهای برتر را جذب کند، سیاستگذاران باید یک مسیر شفاف و مؤثر برای توسعه این پروژهها ایجاد کنند.
کالانثیا می یکی از بنیانگذاران شرکت ماسا و یکی از متخصصان پیشرو در سرمایهگذاری حوزه فینتک جهانی است. او به عنوان عضو مؤسس در بازوی سرمایهگذاری خطرپذیر شرکت PayPal فعالیت کرده است. در این نقش، وی نظارت بر سرمایهگذاری 250 میلیون دلاری در استارتاپهای پرشتاب فینتک جهانی را برعهده داشته، شامل Toss در کره جنوبی، و همچنین استراتژیهای محصول و سرمایهگذاری در حوزه کریپتو، از جمله همکاری با کوینبیس در سال 2018 با PayPal. کالانثیا اخیراً یک استارتاپ فینتک با حمایت Stripe را به تعداد 450 کارمند افزایش داده و توانست 130 میلیون دلار سرمایه جذب کند و در نهایت این استارتاپ به یک شرکت عمومی واگذار شد—all این دستاوردها در طی دو سال کوتاه انجام شد. او اکنون بیشتر بر روی هوش مصنوعی غیرمتمرکز تمرکز دارد و به استفاده از فناوری برای تقویت شمولیت و برابری جهانی اعتقاد دارد. کالانثیا بینشهای تخصصی خود را در برنامههای مختلف از جمله بورس نیویورک، CNBC و NASDAQ به اشتراک گذاشته است و به خاطر دید جهانی که میان چشمانداز تکنولوژی آمریکا و عرصه بینالمللی پل میزند شناخته شده است.