آواتار محمدرضا فلاحتی توسط: تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ 0 دیدگاه

تصور کنید که هر کشور اینترنت خود را دارد—یک اینترنت برای فرانسه، یکی برای ژاپن و یکی برای ایالات متحده—و هیچ‌کدام آن‌ها قادر به برقراری ارتباط با یکدیگر نیستند. ایمیل‌های شما نتوانند از مرزها عبور کنند، رسانه‌های اجتماعی تنها در کشور شما فعالیت کنند و تجارت جهانی محدود به این وضعیت باشد. به عبارتی، یک رویای نوآورانه چند میلیارد دلاری که در باغ‌های دیواری گیر کرده است. دقیقاً وضعیت فعلی تکنولوژی بلاکچین چنین است.

توهم پیشرفت و معضل نوآوری

هر انقلاب فناوری با یک وسواس آغاز می‌شود: چگونه می‌توانیم مرزهای آنچه ممکن است را جابه‌جا کنیم؟ در بلاکچین، این به معنای معاملات سریع‌تر، هزینه‌های کمتر و مقیاس‌پذیری بیشتر بوده است. اما تاریخ چیز دیگری به ما می‌گوید. نوآوری به ندرت به مسیر خطی دنبال می‌کند. بلکه، فناوری‌هایی که صنایع را دستخوش تحول قرار می‌دهند، نه تنها گسترش می‌یابند؛ بلکه مرزهای خود را نیز دوباره تعریف می‌کنند.

به اینترنت نگاه کنید. روزهای اولیه آن با باغ‌های دیواری مشخص می‌شد—AOL، CompuServe و Microsoft Network. هرکدام به دنبال ایجاد اکوسیستم خود بودند و سعی می‌کردند با محدود کردن تعامل‌پذیری، ارزش را به خود جذب کنند. اما با ظهور وب باز، این باغ‌های دیواری از بین رفتند. موفقیت اینترنت به این دلیل نبود که موانع را حذف کرد؛ بلکه به این دلیل بود که آن‌ها را دوباره تعریف کرد—پروتکل‌هایی (HTTP، SMTP، TCP/IP) ایجاد کرد که ارتباطات بدون نیاز به اعتماد را امکان‌پذیر می‌ساخت.

بلاکچین در موقعیت مشابهی قرار دارد. وسواس در مقیاس‌پذیری منجر به راه‌حل‌های تکه‌تکه شده—رول آپ‌ها، سایدچین‌ها و بلاکچین‌های لایه ۱ دیگر—شده است که هر یک مسئله خاصی را حل می‌کنند، اما به اکوسیستم کلی پیچیدگی بیشتری می‌افزایند. اما در شتاب برای مقیاس، یک عنصر حیاتی را نادیده گرفته‌ایم: ارتباط‌پذیری.

فضای بلاکچین قرار نبود مجموعه‌ای از باغ‌های دیواری باشد، اما دقیقاً به این وضعیت رسیده است. عواقب آن؟ تعداد کمی از ناکارآمدی‌های کلیدی:

  • تجربه کاربری ضعیف: سعی کنید دارایی‌ها را از اتریوم (ETH) به سولانا (SOL)، بیت‌کوین (BTC)، یا کاسموس هاب (ATOM) منتقل کنید. این مانند سرهم کردن مبلمان IKEA بدون راهنما است—قابل انجام، اما به طرز غیرضروری دردناک.
  • نوآوری در سیلو: توسعه‌دهندگان در حال ساخت برنامه‌های شگفت‌انگیز هستند، اما بسیاری از آن‌ها هنوز در یک زنجیره خاص محدودند. نتیجه؟ کاربران محدود، کم بودن پذیرش.
  • نقدینگی تکه‌تکه: برنامه‌های DeFi در برقراری ارتباط میان زنجیره‌ها مشکل دارند و نقدینگی شکسته شده است. کاربران برای انجام معاملات ساده باید از موانع (و چندین کیف پول) عبور کنند. بنابراین، همه به زنجیره‌هایی که در منطقه راحتی عملیاتی خود هستند، بچسبند.
آیا میاگوچی به عنوان رئیس بنیاد اتریوم منصوب شد، ویتالیک به تغییرات اشاره می‌کند

بنابراین، سوال واقعی تنها این نیست که چگونه مقیاس را افزایش دهیم یا بالاترین معاملات در ثانیه را انجام دهیم، بلکه باید چگونه برخی از محدودیت‌های بنیادینی را که آینده بلاکچین را تعریف می‌کنند، دوباره بررسی کنیم.

محدودیتی که اهمیت دارد: تعامل‌پذیری، نه اجرا

تا سال ۲۰۲۴، بیش از ۱۲۰ بلاکچین L1 و ده‌ها راه‌حل L2 وجود دارد. بر اساس گزارش توسعه‌دهنده Electric Capital، تعداد توسعه‌دهندگان فعال در پروژه‌های بلاکچین در سال ۲۰۲۳ به ۶۰% افزایش یافته است و زنجیره‌ها و راه‌حل‌های جدید همچنان در حال ظهور هستند.

هر بلاکچین مکانیزم اجماع، محیط اجرایی و توکنومیک خاص خود را دارد که با قدرت خود در سیلو عمل می‌کند. به عنوان مثال، اتریوم از ماشین مجازی اتریوم (EVM) و زبان Solidity برای توسعه قراردادهای هوشمند استفاده می‌کند، در حالی که سولانا از معماری متفاوتی با زبان‌های

این تنوع، در حالی که نوآوری را در اکوسیستم خود پرورش می‌دهد، موانع قابل توجهی برای تعامل بدون درز بین زنجیره‌ها ایجاد می‌کند.

تعامل‌پذیری بین زنجیره‌ها با چنین تفاوت‌های بنیادی—در زبان‌های برنامه‌نویسی، ماشین‌های مجازی و پارادایم‌های اجرایی—بیش از صرفاً پل زدن دارایی‌ها نیاز دارد. به معنای غلبه بر موانع معماری و تکنولوژیکی قابل توجه است.

پارادوکس پیشرفت: پیشرفت واقعی بلاکچین در محدودیت‌های آن نهفته است | نظر - 1

و برای حل این مسائل، ما پل‌هایی ساختیم—به معنای واقعی کلمه.

پل‌هایی که ساختیم… و چرا همواره دچار مشکل می‌شوند

توکن‌های Wrapped، هاب‌های نقدینگی، سیستم‌های پیام‌رسانی بین زنجیره‌ای—هر کدام وعده تجربه‌ای بدون درز را می‌دهد، اما هر یک با هزینه‌هایش همراه است. آسیب‌پذیری‌های امنیتی. سرعت‌های کند. فرآیندهای دشوار.

پل‌ها، در فرم کنونی خود، شبیه نوار چسبی روی یک لوله نشتی هستند. آنها کار می‌کنند—تا زمانی که کار نکنند.

بورس Cboe BZX به دنبال فعال‌سازی استیکینگ برای ETF اتریوم 21Shares

تفاوت‌های زبان برنامه‌نویسی و نبود ماشین‌های مجازی مشترک هزینه ساخت پل‌ها و لایه‌های یکپارچه‌سازی بین زنجیره‌ها را بالا می‌برد. هر بار که یک توسعه‌دهنده پل بین زنجیره‌ای یا لایه یکپارچه‌سازی می‌سازد، باید به موارد زیر توجه کند:

  1. ترجمه زبان: تبدیل بین Solidity، Rust، یا اسکریپت بیت‌کوین نه تنها زمان‌بر است بلکه مستعد خطا نیز می‌باشد. در سال ۲۰۲۳، بیش از ۶۰٪ از توسعه‌دهندگان فعال بلاکچین در حال کار بر روی راهکارهای یکپارچه‌سازی بودند و به‌طور متوسط ۱.۵ برابر بیشتر زمان را صرف عیب‌یابی و اشکال‌زدایی منطق بین زنجیره‌ای نسبت به برنامه‌های تک زنجیره‌ای می‌کردند.
  2. سازگاری ماشین مجازی: پل زدن بین EVM و اثبات تاریخ سولانا یا اسکریپت بیت‌کوین به سادگی نیست. این به این معناست که تنها انتقال توکن‌ها از یک زنجیره به زنجیره دیگر نیست—بلکه اطمینان از سازگاری منطق پشت برنامه‌های غیرمتمرکز در محیط‌های اجرایی مختلف است.
  3. ریسک‌های امنیتی: هرچه لایه‌های یکپارچه‌سازی بیشتری بین اکوسیستم‌های مختلف معرفی کنید، احتمال وجود آسیب‌پذیری‌ها بیشتر می‌شود، زیرا هکرها نقاط ورود بیشتری برای هدف قرار دادن دارند. طبق یک گزارش Chainalysis در سال ۲۰۲۳، پل‌های بین زنجیره‌ای مسئول بیش از ۱ میلیارد دلار ضرر به دلیل نقض‌های امنیتی در سال ۲۰۲۲ بودند—که تقریباً ۷۰٪ از تمام وجوه دزدیده‌شده در فضای بلاکچین را شامل می‌شود. پیچیدگی‌های مربوط به اطمینان از امنیت تعاملات بین زنجیره‌ای می‌تواند هزینه‌های بیمه، حسابرسی و نظارت مداوم را افزایش دهد. در واقع، پروژه‌های بلاکچین اکنون به طور متوسط سالانه ۲۰۰,۰۰۰ دلار بر روی حسابرسی‌های قراردادهای هوشمند و راهکارهای امنیتی سایبری هزینه می‌کنند، که این رقم از ۵۰,۰۰۰ دلار تنها دو سال پیش افزایش یافته است.

هر یک از این موانع هزینه‌های توسعه‌دهندگان را افزایش می‌دهد و در نهایت منجر به تجربه کاربری ضعیف به دلیل هزینه‌های بالا، زمان تراکنش و خطاها یا شکست‌های احتمالی در برنامه‌های بین زنجیره‌ای می‌شود.

رشد چشمگیر بازار ETF ایالات متحده با ورود مؤسسات به ثبت‌نام‌های جدید

پس آینده چیست؟ همانطور که ویتالیک باترین، هم‌بنیان‌گذار اتریوم، بیان کرد:
“آینده بلاکچین نه در بهترین بودن در یک حوزه، بلکه در بهترین بودن در همکاری با یکدیگر است.”

یک مدل ذهنی جدید: ترکیب‌پذیری، تعامل‌پذیری را می‌سازد

تعامل‌پذیری، تسهیل‌کننده‌ای است که زمینه را برای ترکیب‌پذیری فراهم می‌کند.

ترکیب‌پذیری به معنای توانایی اجزای مختلف بلاکچین—مانند قراردادهای هوشمند، پروتکل‌ها و برنامه‌ها—برای تعامل با یکدیگر است.

این رویکرد ماژولار به توسعه‌دهندگان این امکان را می‌دهد که بر روی اجزای موجود بسازند و نوآوری و کارایی را ارتقا دهند.

در زمینه تعامل پذیری بلاکچین، قابلیت سازگاری تضمین می‌کند که dAppها می‌توانند در زنجیره‌های مختلف عمل کنند. به عنوان مثال، یک برنامه دیفای می‌تواند از استخرهای نقدینگی زنجیره‌های مختلف بهره‌برداری کند و به کاربران نرخ‌های بهتر و گزینه‌های بیشتری پیشنهاد دهد.

چرا که در نهایت یک بلاکچین سریع اگر در انزوا وجود داشته باشد، بی‌فایده است.

به زودی. به ساخت بزرگراه‌های باز می‌پردازیم.

Davide Menegaldo

داوید منگالدو مدیر ارشد تجاری Neon EVM است. او از اواخر سال 2013 در صدر ابتکارات بلاکچین قرار داشته است. با یک دهه تجربه در حوزه بلاکچین و کریپتو، زمینه‌های مورد علاقه او شامل وب3، دیفای، استیکینگ و NFTها است. داوید سفر کارآفرینی خود را در سال 2015 آغاز کرد و اولین استارتاپ خود را تأسیس کرد تا به خیریه‌های جهانی این امکان را بدهد که از طریق بیت‌کوین کمک‌های مالی بپذیرند. او همچنین به تسهیل تعاملات اجتماعی پرداخته و به طور فعال در ملاقات‌های محلی بیت‌کوین و کنفرانس‌های کریپتو در اروپا شرکت کرده است. در سال 2023، داوید سفر خود را با Neon Labs آغاز کرده و رهبری جبهه‌های تجاری و تجاری را بر عهده دارد. او همچنان بر رشد Neon EVM تمرکز دارد و در حال توسعه خطوط تجاری نوآورانه، پرورش شراکت‌های استراتژیک و ارائه رشد در اکوسیستم‌های بلاکچین سولانا و اتریوم است.

دیدگاهتان را بنویسید