آواتار محمدرضا فلاحتی توسط: تاریخ انتشار: 17 بهمن 1403 0 دیدگاه

قابلیت همکاری میان زنجیره‌ای، شاید جذاب‌ترین مفهوم در دنیای وب۳ نباشد، اما بدون شک یکی از ارزشمندترین مفاهیم است. اگر در این حوزه فعالیت یا معامله می‌کنید، شاید در پروفایل دوستیابی خود چیزی درباره آن نگویید، اما مطمئن باشید در کنفرانس بعدی کریپتو صحبت از آن خواهید کرد. زیرا هرجا که در وب۳ فعالیت کنید، توجه به قابلیت همکاری میان زنجیره‌ای حیاتی است. این قابلیت تفاوت بین نقدینگی و بی‌نقدینگی است؛ تفاوت بین یک اکوسیستم زنده و یک بلاکچین متروکه.

می‌توان گفت که آینده وب۳ به حل چالش‌های همکاری میان زنجیره‌ها، نه تنها حل‌شدن بلکه به کارگیری گسترده آن، وابسته است. بدون این قابلیت، بلاکچین‌ها همچنان مانند شهاب‌سنگ‌هایی در فضا از هم دور خواهند شد. خوشبختانه نیازی به انتظار برای یک تحولی بزرگ در این زمینه نداریم، چرا که فناوری این قابلیت از مدتی پیش وجود دارد؛ فقط هنوز گسترش یکنواختی پیدا نکرده است.

به عبارت دیگر، فناوری لازم برای انتقال دارایی‌ها، داده‌ها، پیام‌ها و هر چیز دیگری که می‌تواند در بلاکچین جابجا شود، به صورت سریع، کارآمد و بدون توجه به زبان برنامه‌نویسی یا ماشین مجازی، آماده است. تنها مسئله‌ای که مانع از گسترش روزمره این زیرساخت‌ها می‌شود، فاصله زمانی طبیعی بین تکامل فناوری و پذیرش عمومی آن است.

تحلیلی دقیق‌تر از یکی از پروتکل‌های متعدد در این زمینه، مانند اُربز (Orbs)، نشان می‌دهد که موضع دستیابی به یکپارچگی میان‌زنجیره‌ای سریعاً در حال وقوع است و این روند نویدبخش آینده‌ای بسیار بهتر از تلاش‌های پراکنده کنونی در این صنعت خواهد بود.

بازسازی جذابیت بلاکچین‌ها

تاریخچه کامل همکاری میان زنجیره‌ها موضوعی طولانی است، اما به طور خلاصه می‌توان گفت که در سال‌های اخیر پیشرفت‌هایی در اتصال شبکه‌های چندزنجیره‌ای صورت گرفته، اما این پیشرفت‌ها پراکنده بوده‌اند. برای مثال، راه‌حل‌هایی نظیر IBC (ارتباطات میان‌بلاکچینی) کازموس و پاراچین‌های پولکادوت، امکان تعامل شبکه‌های زیرمجموعه‌ی اکوسیستم‌های خود را فراهم کرده‌اند، اما برای ارتباط گسترده‌تر در فضای بلاکچین کافی نیستند.

طرح ذخیره بیت کوین آمریکا، ایده‌ای غیرعاقلانه از نظر اقتصاددانان برجسته

اگر کسی توکن USDC بر روی سولانا دارد و قصد معامله‌ای در آربیتروم دارد، حتی ۱۰۰ پاراچین هم کمکی نخواهند کرد. و یا هیچ میزان IBC نمی‌تواند برای شما نقدینگی لازم در اکوسیستم EVM Layer 2 فراهم کند. توسعه‌دهندگان همکاری میان زنجیره‌ای باید به چشم‌انداز بزرگ‌تری بیندیشند، با هدف نهایی اتصال همه دارایی‌ها، همه داده‌ها، و همه تراکنش‌ها در هر مکان و هر زمان.

این خواسته بزرگ است، اما فقط با این رویکرد می‌توان وعده دیفای را که شامل سرعت، نقدینگی، دسترسی‌پذیری و رقابت‌پذیری در برابر دستاوردهای CeFi و TradFi است، محقق کرد. راه‌حل برای این چالش بزرگ، همانطور که مهندسین وب۳ مانند اُربز کشف کرده‌اند، طراحی لایه سوم اختصاصی است. یک لایه برای اتصال همه چیز. و این دقیقاً همان چیزی است که ساختار لایه سوم (L3) اوربز انجام می‌دهد.

با عمل به عنوان یک لایه اجرایی غیرمتمرکز، اُربز تعاملات میان زنجیره‌هایی مانند اتریوم، زنجیره BNB و پولی‌گان را بهینه می‌کند. این امکان را برای پروتکل‌های دیفای فراهم می‌کند که نقدینگی، استراتژی‌های کسب درآمد و حاکمیت چندزنجیره‌ای را بهینه کنند، بدون نیاز به اتکا به پل‌های متمرکز که به دفعات از آن‌ها سوءاستفاده شده و طی سه سال گذشته بیش از ۲.۵ میلیارد دلار ضرر به بار آورده‌اند. حتی کلمه “پل” برای بسیاری از کاربران دیفای که تجربه‌های ناخوشایندی در انتقال سرمایه بین زنجیره‌ها داشته‌اند، حس ترس ایجاد می‌کند.

اُربز چه تفاوتی ایجاد می‌کند؟

اُربز به عنوان یک لایه اجرایی غیرمتمرکز، برای ترکیبی از امنیت و کارایی میان زنجیره‌ای بهینه‌سازی شده است. به جای اینکه تنها…

ارتباط بین زنجیره‌ها تجربه انجام تراکنش‌ها را بهبود می‌بخشد و پروتکل‌های دیفای را به یکدیگر نزدیک‌تر و کارآمدتر می‌کند. لایه اجرای اوربز، که قراردادهای هوشمند را به صورت خودکار بدون تکیه بر واسطه‌های متمرکز اجرا می‌کند، برای کاربردهای دیفای که به تجمیع نقدینگی از زنجیره‌های مختلف نیاز دارند، بسیار مناسب است.

نهنگ خفته بیت کوین پس از یک دهه با ۳۴ میلیون دلار دارایی به حرکت درآمد

این فناوری، اجرای استراتژی‌هایی مانند راهبردهای سود خودکار را ممکن می‌سازد که موقعیت‌ها را در پروتکل‌های مختلف دیفای متعادل می‌کند. همچنین، اوربز امکان استفاده در مواردی همچون حکمرانی میان‌زنجیره‌ای را فراهم می‌کند، جایی که DAOها می‌توانند تصمیم‌گیری‌های غیرمتمرکز را در زنجیره‌های بلاکچینی مختلف اجرا کنند. با خودکار کردن این وظایف بر روی شبکه‌ای غیرمتمرکز و مطمئن، اوربز نیاز به واسطه‌های متمرکز را از بین می‌برد و از نقاط ضعف امنیتی جلوگیری می‌کند.

در حال حاضر، بسیاری از پروژه‌های دیفای ترجیح می‌دهند خود را محدود به یک زنجیره کنند، زیرا از تجربه ناشناخته‌ها و ایجاد خطا هراس دارند. این نگرانی به دلیل مقدار زیادی از سرمایه کاربران که ممکن است در صورت بروز مشکل از بین برود، منطقی است. اما راه‌حل‌هایی مانند اوربز به این پروژه‌ها اجازه می‌دهد تا به اکتشاف مسیرهای جدید بپردازند، با این اطمینان که زیرساخت‌های آزمایش‌شده در مقابل ده‌ها زنجیره، پروتکل و صرافی غیرمتمرکز وجود دارد و قابل اعتماد است.

راه‌های گوناگون برای عبور از رود

اگر بلاکچین‌ها را همچون زمینی فرض کنیم که با آب از هم جدا شده‌اند و پل‌ها زیرساخت‌های متزلزل متصل‌کننده آنها هستند، به راحتی می‌توان فهمید خطر کجاست. آن‌ها مسیری باریک برای عبور میلیاردها دلار سرمایه و یک نقطه حمله طبیعی محسوب می‌شوند. اما بیشتر از یک راه برای عبور از رودخانه وجود دارد؛ در این قیاس، لایه‌های سوم (L3s) مانند تونل‌ها در نظر گرفته می‌شوند. این روش‌ها کمتر در معرض خطرات هوایی قرار دارند، مستقیم‌تر هستند و استفاده از آنها ایمن‌تر است.

اوربز ریسک ناشی از پل‌ها را با حذف نیاز به انتقال مستقیم دارایی‌ها از طریق پل‌های سنتی کاهش می‌دهد. در عوض، مدل اجرای غیرمتمرکز آن، پروتکل‌ها را قادر می‌سازد تا فعالیت‌های میان‌زنجیره‌ای را بدون مواجه شدن با ریسک‌های امنیتی غیرضروری هماهنگ کنند. برای مثال، یک پروتکل دیفای با استفاده از اوربز می‌تواند استخرهای نقدینگی را بین شبکه‌های اتریوم و زنجیره BNB تنظیم کند و به کاربران اجازه می‌دهد با دارایی‌ها در زنجیره‌های مختلف تعامل برقرار کنند بدون نیاز به انتقال مستقیم دارایی‌ها.

آیا شیبا اینو (SHIB) می‌تواند سطح حمایتی حیاتی خود را حفظ کند؟

دیفای بدون محدودیت

اگر بخواهیم خلاصه کنیم، ارزش اصلی زیرساخت میان‌زنجیره‌ای اوربز این است: این امکان را به پروتکل‌های دیفای می‌دهد که بی‌تفاوت به زنجیره خاص، عمل کنند. به جای اجرا کردن نسخه‌های جداگانه قراردادهای هوشمند بر روی هر زنجیره یا وارد شدن به فرایندهای پیچیده پل‌زنی، توسعه‌دهندگان می‌توانند تنها یک بار ساخته و سپس از لایه اجرای غیرمتمرکز اوربز برای هماهنگی عملیات در شبکه‌های مختلف استفاده کنند.

این تنها بخشی از کاربردهای این فناوری است. استفاده از فرصت‌های آربیتراژ به صورت لحظه‌ای در اکوسیستم‌های مختلف، سرمایه‌گذاری میان‌زنجیره‌ای با هزینه‌های کم، بهره‌مندی از ویژگی‌های پیشرفته دیفای مانند ترکیب خودکار سود و حکمرانی میان‌زنجیره‌ای همه مواردی است که اوربز امکان‌پذیر کرده است. همچنین، فرصت‌هایی در زنجیره‌های جدید کشف می‌شود، بدون اینکه نیاز باشد نگران نقدینگی لازم برای خروج از استیبل کوین‌ها در مواقع خطر باشد.

به جای باندل کردن یا فشرده‌سازی داده‌ها برای کاهش هزینه‌های زنجیره (که بیشتر لایه‌های دوم انجام می‌دهند)، اوربز یک محیط اجرای فراهم می‌کند که می‌تواند اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز را بر روی چندین زنجیره به صورت خودکار اجرا کند. با بیش از ده‌ها شبکه از آوالانچ تا سولانا که از تکنولوژی اوربز استفاده می‌کنند، این راهکار میان‌زنجیره‌ای که وب۳ منتظر آن بوده، اکنون در دسترس است و قدرت خود را روی زنجیره ثابت کرده است.

همان‌طور که مشاهده می‌شود، به نظر می‌رسد سال 2025 می‌تواند به مرحله‌ای برسیم که راه‌حل‌های لایه 3 به صورت جهانی یکپارچه شوند. این پیشرفت ما را به سوی چشم‌اندازی نزدیک می‌کند که در آن تمام زنجیره‌های بلاک‌چین با یکدیگر هماهنگ شده و یکپارچه کار کنند.

دیدگاهتان را بنویسید